سلام

بابا هزار تا سوژه هست .

به کدومش بپردازم ؟

نمی‌دونم .

بیخیال . همه‌ی سوژه‌ها راهنمای راست بزنن یواش و مرتب کنار پارک کنن . بریم سر عشقمون .

هیچی نمی‌خوام بگم . یعنی منبر نمی‌رم . صحبتی ندارم . محرم و امام حسین(علیه‌السلام) و مصیبت کربلا که گفتن نداره به قول یکی از مداحا: بین‌المللیه .

فقط من خودم که خودمو میشناسم . یه خواهش ، التماس و هر چیزی که اسمشو بذاری دارم .

حالم یه کم گرفته‌است .

خب داشتم می‌گفتم . التماس می‌کنم . خدا جون . امام حسین (سلام الله علیک) جون . این ماه محرمیه رو به ما حال بده . بابا مردم . تا حالا یه پایان خیلی توپ نداشتم . قسمت کن این ده روزه رو درست حسابی حال کنیم .

منظورم اینه که حداقل روز عاشورا که تموم شد . برگشتم به ده روز گذشته نگاه کردم یه رضایتی تو قلبم باشه . میدونم نمی‌دونم تو رو راضی کنم . حداقل خودمو راضی کنم .

دعوت

راستی از پارسال ماه محرم پدر بزرگوار تصمیم گرفته دهه محرم تو خونه مجلس بذاره و چون بالاجبار ما خادمیم البته افتخارمه . دیگه مجالس بزرگ بیرون رو نمی‌تونم برم .

عزیزانی که شیراز هستن ایمیل بزنن آدرس بدم یه سری بهمون بزنن .

صفای محرم تنها عزا نیست . از هزار ساعت آخر شادی دنیوی بیشتر حال میده .

حالا برو بگو مال 1400 سال پیشه و شیعه فقط غصه و غمه و هزار تا چیز دیگه بارمون کن .

ولی قربونت برم یه سری بیا زیر علم حسیـــــــن ببین چه حالی میده . اگه اینطور نبود بیا هفت جد و آباد منو بگیر سینه فحش اگه من جیکم در اومد .

قرار بود حرف نزنم .

حلال کنین .