۴ مطلب در تیر ۱۳۸۴ ثبت شده است

حس وبلاگ نویسی

به نام خدا

سلام

خب فکر کنم گفته بودم این مطلب رو با عنوان آژیر قرمز برای پسرها میزنم.

اما چی بگم که اصلا حسش نیست .

میشه مثل مطلب قبل که جو گرفتمون و فکر کردیم واقعا میخوایم بزنیم تو خط روزنامه نگاری .رفتیم نشستیم تو کتابخونه شاهچراغ همونجایی که از یک کتابخونه با سالنی طولانی که به زور میشه آخرش رو دید من و دو نفر دیگه استفاده میکردیم .

چی میگفتم ؟ . آره کلی آمار آراء شهرستانهای فارس رو زیر رو کردم و خلاصه آخرش شد مطلب قبل که از پیغاماش که اصلا ربطی به مطلب نداشت معلوم بود چه گلی به سر خودمون زدیم .

حالا هم که میبینی جو گرفتتمون و اومدیم مینویسیم .تقصیر این رضا امیرخانیه .

ببخشید با اجازه ما در کنار محیط ورد و تایپ . یه صفحه اینترنت هم باز کینم آخه حیفه حروم بشه .

یه لحظه !

حالا دیگه میتونم قیافه بگیرم که من نصف بیشتر محصولات رضا امیرخانی رو استفاده کردم(بلا نسبت مگه ... ؟ که محصولات داشته باشه ؟ زبونمو گاز بگیرم). آخه مد شده این روزا بین ما . مثل این آروی صفر 43 یا اون ارمیا که به امیرخانی رو  با اسم کوچیک صدا میزنه کلاس گذاشتن با کتابای رضا امیر خانی .

ما نصف عمرمون به خوندن این کتابا رفت . حتی یادم نمیره روزای امتحان هر وقت اعصابم از امتحان خورد میشد و حال خوندن کتابای خودم رو نداشتم میرفتم خاطره یا رمان میخوندم . (بین خودمون بمونه ها )

البته اصولا ما اهل خود سانسوری نیستیم . اما خب خدا هم گفته اعتراف نکن .ما هم میگیم چشم .

مثل این که دیگه داره زیادیمون میشه .

فقط اینو بگم که از همون اولش هم این کتابا ما رو اغفال کرد . یادم نمیره دبیرستانی بودم که حماسه یاسین آقای انجوی رو خوندم بعدها وقتی فهمیدم نویسنده اش همونه که منبر میره اغفال شدم و الان حال و روزم اینیه که می بینید . و الا خدا سر شاهده من یه پا داش مشدی ای بودم برای خودم . یه پا اگه نگیم زرنگ ولی رفیق زرنگ پارک ولیعصر شیراز بودم . (التبه به جز یه مورد که برای زور گیری به حقیر مراجعه شد و بعد از به دست نیامدن چیزی از جیبها انگشتر عقیقی که تازه از کهنه فروشا خریده بودم سگ خور گردید نا گفته نماند و جای شکرش باقی است اون روز تو جیب داخل کاپشنم 8هزار تومن پول ثبت نامم بود که اگه اون رفته بود خودم هم باید دنبالش میرفتم )

ببخشید پول اینترنت رو هنوز حساب نکردم ولی خب داره حروم میشه اگه تموم بشه هم دیگه از این بیشتر نمی تونم اینترنت قسطی بخرم . پس فعلا تا همین جاش بسه .

آخرش خواستم چی بگم ؟

آهان:

وبلاگ نویسی حس میخواد . به روز شدن با تاریخ خاص ممکن نیست .

چاکر هر چی نسل سومیه

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۱۶ ]
    • سیدعلی علوی
    • شنبه ۲۵ تیر ۸۴

    قدرت خدا بیشتر است یا ... (این روزها از زاویه دیگر )

    به نام خدا

    سلام   

    البته خودم خیلی خوشم نمیاد فقط سیاسی حرف بزنم اما یه چیزایی هست که تاریخ مصرف داره و باید گفته بشه .

    اقبال مردم به احمدی نژاد از خیلی زوایا قابل بررسیه .

    بدون مقدمه و به صورت اجمالی

    چرا مردم به احمدی نژاد رای دادند؟ اگر بخوایم با برنامه های کاندیداها بررسی کنیم خب یه نتیجه ای به دست خواهد آمد . اما :‌

    رای به احمدی نژاد رای نه به ساختار نظام جمهوری اسلامی بود . نه .

    آخه این جمهوری اسلامی اون جمهوری اسلامی ای نبود که امام آورد . این جمهوری اسلامی اون آرمانهایی رو پیگیری نمی کرد که خیلی ها با آن آرمانها در ذهن به شهادت رسیدند .

    این جمهوری اسلامی اصلا اسلامی نبود حالا جمهوری بودنش جای بحث داره .

    در شیراز علاوه بر حمایت همه ی احزاب چپی و دولتی ها همچون استانداری و زیر مجموعه های آن و حمایت علما از وی در دور اول و همچنین حمایت تلویحی چند تن از علمای تراز اول شهر و سکوت بقیه آنها به جز آیت الله حدائق شیرازی که رسما از احمدی نژاد حمایت کرد همه ی نیروها و ابزارهای مادی ممکن در اختیار رقیب احمدی نژاد بود و اگر بخواهیم با دید تبلیغات غربی به قضیه نگاه کنیم یعنی : پول پول و پول (این مقاله رو حتما بخونید) و این پول و امکانات در اختیار رقیب بود .

    چه شد که مردم روی برگرداندند و نتیجه انتخابات شد : 336469 نفر یعنی 69/54 در صد آراء احمدی نژاد و 261108 نفر یعنی 44/42 درصد هاشمی .

    این که من به استان فارس می پردازم به خاطر اطلاعاتی هست که دارم و گرنه استانهای دیگه بیشتر از این حرفها رای برای احمدی نژاد به صندوق ریخته شد.

    در شهرستان لارستان علاوه بر دستگاههای دولتی و چپی ها عالم بزرگ این شهر آقای آیت الهی که از محبوبیت زیادی برخوردار بود از هاشمی حمایت کردند و این شد نتیجه انتخابات :

     52164 نفر یعنی 90/57 درصد احمدی نژاد و 35795 نفر یعنی 73/39 درصد آراء به صندوق هاشمی ریخته شد .

    اما در شهرستان لامرد که اشراف کامل دارم به خاطر جو و محیط بسته این شهرستان که باید گفت تصمیم حزب حاکم تصمیم مردم را تغییر میدهد و یکی از مسئولین گذشته شهر که گفته میشد قول وزارت گرفته است برای هاشمی تبلیغ میکرد و آراء زیادی که برای معین در دور اول جمع شده بود و حالا همه اش می توانست به صندوق هاشمی ریخته شود و حمایت های رسمی و غیر رسمی نماینده جناح راستی این شهرستان و حمایت تلویحی و بعضا رسمی امام جمعه و علمای شهرستان  صحنه را این طور نشان میداد که بی شک هاشمی بالاتر است .

    اما نتیجه چه شد ؟

    20424 نفر احمدی نژاد یعنی 71/54 درصد احمدی نژاد و 16213 نفر یعنی 43/43 در صد هاشمی .

    اگر بخواهیم بگوئیم احمدی نژاد در دور دوم چهره شناخته شده تری یافت کمی ساده لوحانه است چرا که همه ی مردم مثل من و شما پیگیر برنامه ها نیستند .

    شاید اگر این همه حمایت از هاشمی نبود اکنون نتیجه به گونه دیگری رقم میخورد . اما حمایتهای دستگاه ها و بزرگان که مردم به خاطر سیل مشکلات موجود دل خوشی از دستگاهها نداشتند یکی از دلایلی بود که هاشمی روی برگرداند .

    پاسخ به شبهات آقایان رقبا مانند هاشمی و دیگران

    جناب آقای معین در صحبتهایی که در جمع اعضای ستادهایشان داشته اند گفته در انتخابات تقلب شده و این گونه اظهار نظر کرده : در ساعات آخر انتخابات، معجزاتی رخ داد و صندوق‌هایی که رأی من و هاشمی بالا بود به یکباره دگرگون شد، نمونه آن در زادگاه من است.

    آقای هاشمی هم که در خطبه های نماز جمعه رسما اعلام کرد که : هر کس اعتراضی یه روند انتخابات داشته دیگر پیگیری نکند.

    این حرفها در ادامه صحبتهای کروبی که ظاهرا سخنان معین آن را رد کرده چون معین گفته آراء من و هاشمی بالاتر بوده ; نوعی تضعیف و حمله است به دولت احمدی نژاد .

    میخواهند بگویند که شما همچین هم مردمی نیستی با تقلب رفتی.

    در صورتی که باید این را گفت که اگر دستگاههای دولتی مانند وزارت کشور میتوانستند و اگر فاصله آراء احمدی نژاد و هاشمی اینقدر زیاد نبود حتما دستکاری صورت میگرفت.

    و این سوال را هم باید از این به اصطلاح بزرگان پرسید که :  که در صورتی که همه ی دولتی ها و ذی نفوذها از هاشمی حمایت کرده اند و اکثرا همین ها دست اندر کاران اجرای انتخابات بوه اند احمدی نژاد این همه نیرو از کجا آورده و نه یکی و نه دو تا هفت هشت میلیون رای به نفع خود تقلب کرده ؟

    حمله دیگر افت بازار بورس است که آن هم دستهایی پشت پرده دارد .

    چه شد که یک دفعه بعضی ها با رفقایشان که تا کنون با پولهای بیت المال به نون و نوایی رسیده بودند و اتفاقا سهام های قابل توجهی در بازار بورس داشتند به سرشان زد که بروند و در دبی سهامدار شوند ؟

    اینها همانهائی بودند که میگفتند پیگیری کردن روند اجرای انتخابات بر خلاف مصالح مملکت است چرا که میدانستند چیزی از این طریق عایدشان نمی شد .

    آیا فعال بودن بازار بورس باعث تقویت و گردش هر چه بهتر چرخهای صنعت ممللکت نمی شد که شما پولهایتان را برداشتید که حالا بازار افت کند و همه را از چشم احمدی نژاد ببینند ؟

    البته باید این را هم افزود که داماد جنتی بودن احمدی نژاد نتیجه نداد گروگانگیر بودنش هم توسط حجاریان نفی شد . تا ببینیم شلیک بعدی چه باشد ؟

    اما سوال ما این است :

    زور خدا بیشتر است یا شما ؟!

    اگه خدا بخواد مطلب بعدی در مورد اشتغال زنان در ایران خواهد بود . و شاید عنوانش : آژیر قرمز برای پسرها باشد .

    چاکر هر چی نسل سومیه

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۱۷ ]
    • سیدعلی علوی
    • سه شنبه ۱۴ تیر ۸۴

    نامه ای به جناب آقای مهدی کروبی

    به نام خدا

    سلام - من یک نسل سومی ام و شاید نوه شما به حساب بیایم.

    احترام خاصی برای شما قائلم . راستش را بخواهید اینقدر این روزها فحش وقضیلت شنیدم که نمیدانم چه بگویم - از آن قضیه اعتراض شما گرفته تا تخریبهایی که علیه احمدی نژاد صورت گرفت .

    راستش ما هم آدمیم از چند طرف حرف به گوشمان میرسد .

    از یک طرف نه شورای هماهنگی و نه دیگر احزاب راستی از احمدی نژاد حمایت نکردند .

    این خودش سوالی را در ذهنم تداعی میکند و آن این است که چه کسی میخواسته به نفع احمدی نژاد تقلب کند در صورتی که اکثر سران از قالیباف و لاریجانی و شما و دیگر دوم خردادی ها حمایت میکردند .

    مطلب دوم این که دیروز حرفهای آقای هاشمی را با اعضا ستاد های انتخاباتی اش مطالعه میکردم وی نیز به دنبال راه انداختن حزبی بود. انشاء الله من اشتباه میکنم اما نام حزب آقای هاشمی خودش فریادی است که باز هم میگویم امیدوارم برداشت من اشتباه باشد . حزب اعتدال و توسعه یعنی در دولت آینده اعتدال نخواهد بود و تندروی خواهد شد و آقای هاشمی در پی ایجاد اعتدالند .

    حال شما هم در صدد به راه انداختن حزب هستید .

    شما خودتان استادید اما معنای اصلی حزب یعنی تشکیل گروهی مردمی با اهدافی خاص بعد گسترش آن و بعد معرفی فرد به عنوان نماینده حزب .

    اما حزبهای ما فرمایشی است یعنی آقای هاشمی بلند میشود حزب میزند بعد نیرو جمع میکند درست عکس همه ی دنیا . حتی الگو گرفتن غربی هم به حساب نمی آید .

    خواستم این را عرض کنم خدمتتان که به راه انداختن حزب فرمایشی و چوب لای چرخ دولت نوپای احمدی نژاد کردن نه به نفع انقلاب است و نه جوانان و نه کشور و نه به هیچ وجه قابل توجیه .

    پدربزرگ گرامی خواهش میکنم اگر هم میخواهید حزب راه بیندازید گیر الکی ندهید همه ی ما میدانیم که دوم خردادیها هشت سال بر مسند بوده اند حالا که مردم فرد دیگری را نه از راست نه از چپ انتخاب کرده اند شما هم بزرگواری فرمائید و فقط سیاستهای خودتان را تبلیغ کنید و حزبتان برای جمع آوری نیرو برای انتخاباتهای بعدی باشد نه چوب بیخودی لای چرخ دولت کردن و ...

    من به عنوان یک مسلمان و یک ایرانی با فاصله دو نسل از شما در صورتی که ذره ای در پیشرفت مملکتم از این به بعد تعلل ایجاد شود و این تعلل از طریق سلایق مخالف دولت و برای به دست آوردن قدرت باشد به هیچ وجه از حق خویش نخواهم گذشت و اگر حقی بر من مترتب باشد سر پل صراط جلوی راه عاملان آن را خواهم گرفت و شکایت خود را به درگاه احدیت ارائه می نمایم .

    به امید سر بلندی ایران زمین .

    انشاء الله دولت احمدی نژاد زمینه ساز دولت مهدی(ع) باشد .

    حقیر سراپا تقصیر :

    یه نسل سومی 

    -----------------------

    تصمیم به نوشتن نامه فوق رو با دیدن این دو لینک گرفت . ۱- حزب هاشمی و ۲- حزب کروبی

    و اما جاهای دیگر را هم ببنید و بفهمید که سیاست بازی ایست که اگر اسلام از آن حذف شود میشود کفر. در هر لباسی نمی خواهد باشد

    ابطحی! که با وجود این که هیچ حمایتی حتی در دوم از احمدی نژاد  از طرف جناح راست صورت نگرفت حال بوقش را به راه انداخته که آری حاکمیت یک دست شده و (تحقیر و کوچک کردن مسائل حقوق بشر، توسعۀ سیاسی، آزادی های جوانان و به خصوص سیاست خارجی هم پاک کردن صورت مسأله ای از روی ورقه است و ...) لینک مطلب

    و اما این هم شلیک یک توپ به سمت دولت احمدی نژاد (مصادره زود هنگام احمدی نژاد توسط جناح راست ) خدا وکیلی اگر در انتخابات حمایت میکردند زور نداشت .

    این لینک هم ببینید بد نیست : ضرورت کشف یک راز سر به مهر

    حالا آدم میفهمه چقدر کار احمدی نژاد سخت شده

    چاکر هر چی نسل سومیه

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۱۶ ]
    • سیدعلی علوی
    • دوشنبه ۶ تیر ۸۴

    و اما دولت احمدی نژاد

    به نام خدا

    سلام  . همه چیز مهیای دولت احمدی نژاد است .دلها آماده خیلی ها می خواهند فردا روزه بگیرند به قول استاد حال و هوای ۵۷ در میان جوانان و نسل سومیها وجود دارد اما ... ادامه اش را از زبان خودش بخوانید

    هر وقت حرف زده ما به فکر فرو رفتیم . آخه با چند کلمه یه ضد حال شدید میزنه و میره دنبال کارش. امروز هادی از فعالان ستاد احمدی نژاد در شیراز  وقتی نامه سید رو خونده بود دور خودش میچرخید . چون داشتن یه بیانیه تنظیم میکردن من نتونستم همو موقع بخونمش اما الان دارم به این فکر میکنم که بعد از انتخاب احمدی نژاد چه میشود ؟

    راسش برای من حالتهای مختلف متصور نیست چون دارم خودم و بچه های اطراف خودم رو بررسی میکنم .

    چند چیز :

    مطمئنا مذهبی ها اعتماد به نفسشان از حد طبیعی بالاتر میزند و میخواهند وارد عرصه های اجتماعی شوند .

    نه این که نبوده اند اما کنار بودن آنها انکار ناپذیر است . اما این مذهبی ها چند مدل اند برخی که حذب باد و با وزش اینطرف و انطرف میروند با همه میسازند و همواره منافع خودشان مد نظرشان است .

    برخی متعصب اند و تحمل آراء مخالف برایشان سخت است .

    برخی منطقی و دارای انعطاف بیشتر و می توانند با خیلی ها ارتباط برقرار کنند و شاید مدلهای دیگری هم باشد . که اصلا این انقسام مدلهای مختلف نه کارشناسی شده است و نه سودی به حال نوشته ما دارد .

    کار احمدی نژاد بدون شک حداقل در اوایل سخت خواهد بود چون بدون شک بعضی ها خودشان را جل میکنند که اصلا شایسته نیستند و این خودش از انتقاداتی است که ما به دولت دیگران میکنیم .

    پس :‌

    خواهر و برادر نسل سومی من :

    اینجا ماموریت من و تو شروع میشود که چشمانمان را باز کنیم و دست به دست هم دهیم و در به راه انداختن دولت احمدی نژاد را یاری دهیم .

    حملات از اطراف کم نخواهد بود یادتان نرود که کورکورانه دفاع نکنید اگر مشکلی در سیستم کاری بخشی از دولت احمدی نژاد بود بپذیریم و سعی کنیم مشکل را به بالاتر گوشزد کنیم . به مردم بفهمانیم که شما بهترین ناظر هستید .

    هزاز مسئله دیگر هم هست که نه فرصت است و حس وحال حرف زدن و نه تجربه و پختگی لازم .

    این ها گذری بود فی البداهه طبیعتا پخته نخواهد بود .

    پس دوباره بگویم :‌ دولت احمدی نژاد را مردم بر سر کار آورده اند باید به مردم گفت پشتش را خالی نکنند .

    چاکر هر چی نسل سومیه

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۱۸ ]
    • سیدعلی علوی
    • پنجشنبه ۲ تیر ۸۴
    نسل سومی بودن توضیح نمیخواهد .انقلابی را که یاران خمینی نسل اول آن بودند و رزمنده های جبهه و جنگ نسل دوم آن ، خدایش رحمت کند؛ چون ما نسل سوم آن هستیم .
    بخواهم یا نخواهم نسل سومم ، بپذیرم یا نپذیرم نسل سومی ام . ولی من میخواهم و از خدا میخواهم که او هم بخواهد نسل سومی باشم و بمانم .
    سید علی علوی ، طلبه حوزه علمیه قم
    آرشیو مطالب