۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتخابات مجلس نهم» ثبت شده است

اوس حسین افغان

  • چند روزی است که طبقه ی پایین خانه مان (خانه ی پدری) در دست تعمیر است.
    امشب فرصتی دست داد ، مخ اوس حسین جوان افغانی بنا را که تا بعد از وقت معمول مانده بود تتمه سیمان هایش را به سقف زیر بالکن بزند به کار بگیرم .
    اهل نزدیکیهای کابل است ، (پیمانکار یواشکی در گوشم گفت: سید است ، اما سید سنی) هفت ، هشت سالی است آمده ایران مستقیم هم آمده شیراز . هنوز ازدواج نکرده ، (قیافه اش میخورد سی سال نداشته باشد). بدون ذکر نام امیرخانی از سفرش به افغانستان گفتم و هرات. او هم از مزارشریف گفت ، که کبوترهایی را که رنگارنگ هستند وقتی به مزار شریف می برند سفید می شوند.
    گفت مزارشریف مثل امام رضا(ع) است ، هر کس می رود دست خالی برنمی گردد. مشکل گشایی است برای خودش .
    گفتم قاچاقی آمده ای ؟ گفت : نه ویزای زیارتی سه ماهه گرفتم ، دیگر برنگشتم .
  • هنوز لیستم را نبسته ام . این دوره انگار دلیلی برای مصلحت سنجی نمی بینم ، نتیجه انتخابات را تقریبا حدس می زنم ، تازه با مهندس هم کل انداخته ایم.
    من گفتم : مکارم ، قادری ، ذوالانوار ، صادقی ، دستغیب شیخی اینها رای می آورند ، دور دوم هم حتمی است. احتمالا مکارم و دستغیب دور اول رای بیاورند.
    البته احتمال می دهم بروبچ لامردی جبهه متحد بروند لامرد دکتر را دریابند ، قادری که رفت دور دوم همه بیایند شیراز قادری را دریابند.
    فعلا در لیست خودم قطعا دستغیب و مکارم و ذوالانوار و قادری نیستند . تاببینیم چند روز آینده چه شود!
  • آقاسید هم وبلاگش را به روز کرده و نظر شخصی اش را گفته ! بعضی چیزها لازم و ملزوم اند ، نمی شود از هم جدایشان کرد. مثل آن موقع که گفتند آقاسید گفته استعفا می دهم ، گفتم: یعنی چی؟ یعنی از خودش استعفا می دهد. یا مثلا آقای پاریابی شخصیت حقیقی دارد و حقوقی ، این هم از آن حرفهاست . البت بر و بچ هم زیادی گیر دادند ، دلش می خواهد برود در ستاد احمدرضا چرا اینقدر گیر میدهید که از این اصطلاحات جدید ابداع شود.
  • روایت را هم که بی میل نبودم ایام انتخابات روی هوا باشد ، بحمدالله عملا به خاطر گرفتاریها روی هوا رفت.
  • هر چه التماس کردیم که استاد بیا چند تا سوال بده نخواهیم همه ی محدوده ی امتحانی را بخوانیم ، زیر کتش نرفت که نرفت. ابرو بالا انداخت. حالا مانده ام با دویست صفحه امتحان مکاسب ، چند روز هم بیشتر وقت ندارم .
  • دوبیتی های ابوسعید ابوالخیر را در موبایلم می خواندم ، جالب است .
  • از خودم خوشم نمی آید.
  • با حساب وام بانک ملی 14 درصد سودی احتمالا کربلا هم ماسیده است ، هرچند هنوز گیر گذرنامه هم باز نشده و گرفتار نظام وظیفه و اجازه خروجم. اما به این حرفها که نیست ، شاید هم حالا که منتشرش کرده ایم بهشان برخورد و طلبیدند.
  • صبح شاهچراغ ، یارو داشت ورزش می کرد ، توی حرم ، شنا می رفت ، لنگش را باز می کرد ، خلاصه اوضاعی راه انداخته بود ، صوت درس که تمام شد بلند شدم بروم مدرسه ، گفتم یه چیزی بهش بگم. گفتم : این جا جای ورزش نیست ، برو تو حیاط ! گفت: تو حیاط سرده ، میخوای برم شیشه بکشم ، می خوای برم عرق بخورم ، دارم ورزش می کنم. اوه اوه یارو دیوانه بود. پیراهنش را هم درآورد و با زیرپراهنی به کارش ادامه داد.
    کاش بهش گیر نداده بودم.
  • این هم بعد نوشت: راحیل و ماه ناتمام به روز شده اند ، چه صفایی دارد خواندن مطلب برادران! ایول!
  • یه بعد نوشت دیگه: این عکس روح الله رو تو شیرازه دیدم چقدر خوشحال شدم!
  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۷ ]
    • سیدعلی علوی
    • دوشنبه ۸ اسفند ۹۰

    سالگرد قسر در رفتن از دست عزرائیل

    • یک سال پیش در چنین روزی که گذشت (6 اسفند) ما ساعت یازده صبح بین دارالمیزان و گله دار چپ کردیم . من بودم و بی وی و دوآبجی ، بی وی کارش به عمل جمجمه (ترمیم ترک احتمالی) کشید ، یکی از آبجی ها دچار شکستگی چند دنده و برخی عوارض شد ، آبجی اون یکی و خودم هم هیچ باکمان نشد ، راننده من بودم ، الان همه بحمدالله خوبند.
      البته کلی فراز و نشیب و ترس و لرز و گرفتاری داشت که شرح ما وقع را حس بیان نیست .
      اینم عکساش:[gallery link="file" order="DESC"]
    • اخیرا عده ای معلوم الحال (++) اظهارات خلاف واقعی در مورد حقیر نموده و در این فضای انتخاباتی سعی در تخریب حقیر سراپاتقصیر داشته اند ، من همین جا از همین رسانه کلا تکذیب میکنم و میگم : خودتون کرم دارید ، به من چه ؟!!!
    • دیروز بعد از حدود یکسال سالن نرفتن ، با بچه های اتحادیه رفتیم سالن. به شدت عضلاتم گرفته . نماز خواندن ، راه رفتن ، نشستن ، از همه بدتر چشمتان روز بد نبیند دسشویی رفتن به شدت عذاب آوره!
    • فضای انتخاباتی لامرد جذاب تر از شیرازه ، بی وی امروز می گفت : خدا کند دکتر موسی رای بیاورد پیرزنها از مرگ حتمی نجات می یابند. (ناگفته نماند دیبا(ننه بزرگ) ما هم بعد از عمل توسط دکتر موسی دارفانی را وداع گفت).
    • سخنرانی حاج آقای طائب در جمع طلاب خیلی جالب بود (چهارشنبه هفته ی قبل ، صبح) صوتش رو ضبط کردم ، فرصت نشده بذارم رو سایت .
    • این روزها خانه ی پدری در حال تعمیر است ، کند و کوب و سر و صدا ، از شانس بدشان برف و باران هم شروع شد. گرفتاریها بیشتر شده و هفته آینده هم امتحانات نور علی نور.
  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۳ ]
    • سیدعلی علوی
    • شنبه ۶ اسفند ۹۰

    یا غریب مدینه ، یا حسن مجتبی (ع)

    • امروز به غربت حسن (ع) اندیشیدم ، چه سخت است در خانه خود غریب باشی!
      همسرت که محرمترین محرمان است به تو نامحرم شود؟!!!
      قربان غربت و مظلومیت ات یا حسن مجتبی(ع)
    • امشب خبر رد صلاحیت بعضی از کاندیداهای لامرد را در تراکمه دات کام خواندم. البته رد صلاحیت که چه عرض کنم ، نداشتن بعضی شرایط یعنی احراز شرایط کاندیداتوری.
      همچنین شنیدم جمع محرز نشده ها راهی تهران شده اند برای محرز کردن.
      بعضی ها را هم دیدم از میدان به در رفتن رقیبان خوشحال بودند و این شادی را به هیچ عنوان پنهان نمی کردند.
      چرا؟ به راستی چرا؟ نکند به خاطر این باشد که فردا به خاطر آشنایی با آن کاندیدای نماینده شده فرزندمان ضمانت شغلی بیابد ، وامی بدون دردسر گیرمان بیاید ، به کاری مشغول شویم ، یا به سمتی بالاتر دست بیابیم ، نکند!!! پس مصالح مسلمین چه؟ یعنی این می شود مسلمانی ؟ آیا تکفیر برادر دیگری که به هر دلیل کاندیدا شده عین مسلمانی است؟
      هر چند انتقاد و روشنگری در خصوص کسی که قرار است تصمیم گیر و قانونگذار مملکت مسلمین شود جای خود را دارد ، اما اندیشیدن به نیتمان هم مهم است.
      این آقای اسدپور هم افاضاتی فرموده که جای تامل دارد و مجریان را متذکر میشود:متر ولایت پذیری به دست کسانی افتاده که آنچنان تنگ نظرند که روحانی و جانباز و فرزند شهید هم در این متر ولایتمدار نیستند. واقعن باید به این متر شک کرد!(پیامی ذیل اینجا+)
    • امروز دقایقی به تعزیه سبخی هم رفتم و از دور پسر دائی ها را در حال خواندن تعزیه دیدم. فرصت نشد بیشتر بمانم.
      تعزیه شهادت حضرت رقیه بود و وقتی به اهلبیت (ع) در اسارت اندیشیدم چه دردناک بود.
    • دلم گرفته ، احساس غربت میکنم ، کاش خانه ی خودمان بودم.
      یا انیس من لا انیس له.

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۱ ]
    • سیدعلی علوی
    • يكشنبه ۲ بهمن ۹۰

    انتخابات نهم !

    به نظر من انقلاب به شدت جریان دارد ، انتخابات مجلس بازی ای بیش نیست ، خیلی جو نگیردمان!
    آرام بخوانید: این ها کف روی آب است.
    از من نشنیده بگیرید،خواهشا!
  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۷ ]
    • سیدعلی علوی
    • سه شنبه ۲۰ دی ۹۰
    نسل سومی بودن توضیح نمیخواهد .انقلابی را که یاران خمینی نسل اول آن بودند و رزمنده های جبهه و جنگ نسل دوم آن ، خدایش رحمت کند؛ چون ما نسل سوم آن هستیم .
    بخواهم یا نخواهم نسل سومم ، بپذیرم یا نپذیرم نسل سومی ام . ولی من میخواهم و از خدا میخواهم که او هم بخواهد نسل سومی باشم و بمانم .
    سید علی علوی ، طلبه حوزه علمیه قم
    آرشیو مطالب