سلام
ای بابا ما اینجا چند تا مطلب نوشته بودیم ولی پرید .
بی خیال
میخواستم قالب وبلاگم و عوض کنم نتونستم چون اصلا از تناسب رنگها با هم سر در نمیآرم. شما میتونید به من کمک کنید؟
خب از یه چیز دیگه این دنیا هم که بدم میآد تعهد ما نسبت به رفتارهامونه . آقا با اتجازهتون ما دیدیم یه نسل دومی داره دنبال یه مطلب میگرده یه کتابی که میدونستم به دردش میخوره برداشتیم و رفتیم بهش دادیم و گفتیم : فلانی تو این کتاب در مورد فلان مطلب نوشته. با یه لحنی که معلوم بود چه جوری بگم با طعنه و احساس بیاحترامی کردن جواب ما رو داد. چند تا نکته این که ما خیلی با این نسل دومیه خودمونی نبودیم . و چون میدونستیم به اون مطلب تو اون شرایط نیاز داره بهش کتاب دادیم نمیخواستیم بهش بگیم بیسوادی یا هیچی حالیت نیست که . خلاصه حال ما ریخت به هم بازم دلم گرفت . با خودم میگفتم : تف تو این دنیا که آدم نمیفهمه باید چیکار کنه میآد خوبی کنه ... . چی بگم جایی که برای دادن یه کتاب مردم احساس بیاحترامی میکنن و با الفاظی چون : ا جدی میگی؟ نه بابا! . جواب آدمو میدن آدم باید چیکار کنه . من پاک قاطی کردم هر کاری میکنم یه جور ما رو خطاب قرار میدن . نمیدونم چه گناهی کردم . خیلی که به مخم فشار بیارم به اینجا میرسم که یه نسل سومیام . میخوام بگم بی خیال . .لی نمیشه از ذهنم بیرون نمیره .
چی بگم
میخوانم مثل دیوونهها سر به بیابون بدارم
داد بزنم گریه کنم خدا فقط تو رو دارم
تقدیم به همه اونایی که همچین بلاهایی سرشون اومده .