یه چند روز بود اشتراکم تموم شده بود . ما رفتیم یه اکانت گرفتیم ولی متاسفانه مشکل داشت شرکته هم تعطیل بود نمیشد کاریش کرد خلاصه ما چند روزی از آنلایت شدن افتادیم .

یه بد شانسی دیگه هم این که این روزا یه چند تا امتحان داریم که باید به اونا بپردازیم . و کمتر وقت وبلاگ نوشتن پیدا می‌کنیم .

یه مطلب هم برای آقا موشه : دستتون درد نکنه بازم از این آمارها برام بنویس خیلی جالبه . در مورد عکس هم چشم . عکس گرفتم یه کم سرم خلوت شد میذارم رو وبلاگ . در مورد کمک فکری و ... براتون ایمیل میزنم . در مورد سخنرانی عکسهای زیر هم چشم رو واکمن دارمش باید بنویسمش .

منتظرم باشید.

حالا مطلب اصلی  

چند وقت پیش آقای رحیم پور ازغدی یکی از اساتید دانشگاه‌های ایران تو یه سخنرانی می‌گفت برای یه کار رفته بود آمریکا بعد تو یکی از این برجای آمریکا ظاهرا یه جلسه‌ای چیزی بوده ایشون دسشوئیش میگیره میره تو دستشویی می‌بینه یه آقایی داره اونجا سخنرانی می‌کنه . می‌گفت ازش پرسیدم چرا اینجا سخنرانی می‌کنی گفته بود این مردم شاید تو دسشوئی یه کم از بمباران تبلیغاتی نجات پیدا کنند و گرنه بیرون اسمش آزادیه ولی فرصت فکر کردن به کسی نمی‌دن .

من هم به فکرم زد روی در دسشوئیمون مطلب بنویسم تا بقیه بخونم . 

هنوز اجراش نکردم .

اولین مطلبم شاید این باشه :

تا حالا فکر کردی ؟

ـ به چی؟

ـ به این که به چی فکر کنی .