نمیدونم کی(چه زمانی) بود؟
خبر رسید آقای طافحی فوت شده ، خیلی متاثر شدم . آخه اون موقع اصفهان بودم.
طافحی ! حجت الاسلام طافحی. یادش به خیر!خودش یه پا شهید بود، و روایتگر شهادت.
خلاصه رفتم مسجد کمر زرین و بعد از نماز از آیت الله ناصری پرسیدم : یکی از کسانی که دوستش داشتیم فوت کرده ، چه کاری براش انجام بدیم خوبه ؟
ایشون فرمودن : نماز قضای یک روزشو بخون ، براش قرآن بخون (و اگر درست خاطرم مونده باشه فرمودن براش زیارت عاشورا هم بخون).
امروز نمیدونم توی نماز بود یا بعد از نماز یادم افتاد به شهدای خودمون ، گفتم پیشنهاد بدم هر کس ارتباطی در زمان حیات بر هر کدوم از شهداء داشته یا الان میخواد کاری انجام بده به سفارشهای فوق عمل کنه .
شب انفجار با شهید سید محمد جواد علوی ، با هم رفتیم توی حسینیه ، قبل از ورود به ساختمان اصلی آقای زارع مویدی و حسن ذوالفقاری مسئول و معاون واحد طلاب کانون رو دیدم ایستادم سلام و علیک کردن ؛ رو کردم به پسر عموم گفتم ، شما برو من بعد میام .
اون رفت !
و من منتظر این بعد هستم تا کی فرا رسد و به او بپیوندم ؟!
انشالله