مدتی بعد از انتخابات ریاست جمهوری 88 بود، خبر رسید که احمدزاده کرمانی به عنوان استاندار فارس قطعی شده است، دست به کار شدم و سوابقش را با یک جستجوی ساده در آوردم، 30 ساله بود، و کلا کار پژوهشی در وزارت کشور و مدیریت دانشکده خبر و اینها را در پرونده داشت. همه ی سوابقش را زدم و تیتر کردم : روح الله احمد زاده کرمانی استاندار فارس؛ آنوقت ها سردبیر سایت خبری روایت بودم، احمد زاده که به شدت پیگیر فضای رسانه ای استاندار شدنش بود خبر را دیده و گمان از طریق روزطلب با سجادی تماس گرفته بود و سجادی زنگ زد که چه کار کردی؟ این همه اطلاعات را از کجا آوردی؟ طرف کفش بریده، گفته خبر را پاک کنید. ما هم خبر را پاک کردیم.
خیلی ها با احمدزاده موافق نبودند اما رئیس جمهور وقت کار خودش را کرد و منصوب شد، خیلی از کسانی که این روزها حاکم اند می گفتند چرا رئیس جمهور لجاجت می کند و فضای استان را به هم می ریزد؟ آخرش هم احمدزاده نتوانست بماند و بعد از کلی جار و جنجال جایش را به صادق عابدین داد.
یکی از دلایل عمده مخالفت با محمود لجاجت و خودرایی وی بود، می گفتند نه به حرف علما وقعی می گذارد و نه نظر نخبگان و گروههای سیاسی را تامین می کند.
خب بحمدالله محمود با همه ی خوب و بدش رفت و تخت را به حسن سپرد.
از وقتی که خبر گزینه های جایگزین احمدی استاندار مستعفی فارس معرفی شدند، امام جمعه، گروههای سیاسی و حتی نمایندگان مجلس فارس در اقدامی عجیب بر سر یک مسئله اجماع کردند که فلانی نباشد، اما عمو حسن که با شعار اهمیت دادن به صدای مردم و نخبگان و علما به تخت نشسته است هیچ توجهی نکرد، حال ماییم و دوباره یکی دو سال تنش در مدیریت استان آن هم از طرف دولتی که شعار اصلی اش تدبیر! و امید!
به تدبیر دولتمردان عمو حسن باید در یک سال منتهی به انتخابات مجلس نظاره گر تنشهای سیاسی باشیم.
لجاجت و خودرایی از طرف دولت محمود بد بود ؛ اما لجاجت دولت حسن لجاجت نیست، دموکراسی است.
هر روز با معنای جدیدی از واژگان روبرو می شویم؛ مثل توافق! پیروزی! آرامش! دموکراسی! آزادی!