مشکلات اتوبوسهای درون شهری

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت علی علیه السلام به نان خشک جوین اکتفا کرده و در جایی فرمودند : « اگر من مى خواستم غـذاى خـود را از عـَسـَل مـُصَفّى و مغز گندم قرار دهم و جامه هاى خویش ‍ را از بافته هاى حـریـر و ابـریـشـم کنم ممکن بود، لیکن هیهات که هوى و هوس بر من غلبه کند و من طعامم چـنـیـن بـاشد ، شاید در حجاز یا در یَمامه کسى باشد که نان نداشته باشد و شکم سیر بـر زمـیـن نـگذارد، آیا من با شکم سیر بخوابم و در اطراف من شکم هاى گرسنه باشد؟...»

                                                            نهج البلاغه ترجمه شهیدى ص 318 ، نامه 45.

چقدر خوب است مثلا مسئول اتوبوس رانی با اتوبوس جابجا شود چرا که دیگر نیازی به نوشتن یادداشت ما نخواهد بود.

کرایه های اتوبوس های درون شهری  به طور دقیق مشخص نیست ، معلوم نیست 35 تومان است یا 40 تومان آخر سر هم راننده با ادعای نداشتن پول خورد 50 تومان از مسافر می گیرد.

مگر این یک معامله دوطرفه نیست ؟ چرا مسافر همیشه باید در این معامله متضرر شود ؟ معمولا 25 تومانی زیاد پیداد میشود اگر راننده 25 تومان در موقع نداشتن پول خورد از مسافر بگیرد یعنی ده تومان ضرر راننده نه مسافر . که البته اتوبوسرانی می تواند راننده را موظف به این امر نماید (آن موقع می فهمیم واقعا پول خورد کم است یا ...! )

نکته ی دیگر رعایت نشدن شئون اسلامی است که گاه توسط مسافرین و گاه توسط راننده اتوبوس صورت میگیرد . وقتی یک میله جدا کننده وسط اتوبوس نصب شده در صورتی که راننده خواهران را از در جلو اتوبوس سوار نکند هیچ مشکلی پیش نمی آید .

حال از این هم که بگذریم دیگر  رفتن شاگرد راننده به میان خواهران برای گرفتن کرایه اصلا توجیهی ندارد مگر نمی شود به طریق دیگری کرایه از مسافر گرفته شود .

سازمان اتوبوسرانی میتواند با نصب یک پوستر زیبا و فرهنگ بیشتر این مشکلات را حل کند.

مثلا به صورت زیر:

 

راننده موظف است مبلغ کرایه اتوبوس را در دید مسافر نصب نماید .

راننده موظف است باقیمانده کرایه مسافر را تمام و کمال برگرداند و در صورت نداشتن پول خورد از سهم خودش بگذرد نه از سهم مسافر.

راننده یا شاگر او نباید به قسمت خواهران برای اخذ کرایه مراجعه نماید .

شهروند گرامی ؛ جهت حفظ شئون اسلامی شهرمان (پایتخت فرهنگی کشور) برادران فقط از در جلو و خواهران از در عقب اتوبوس سوار شوند.

 

مسئولین شهری خادم مردم اند :

شهروند گرامی در صورت رعایت نشدن امور فوق موارد تخلف را به شماره تلفن : .....

اطلاع دهید تا سریعا بررسی و برخورد لازم انجام شود .

 

 

و در آخر : چرا شیراز نباید مثل بعضی از شهرهای کشور یک کمیته ترویج فرهنگ شهروندی داشته باشد ؟!!!

 

لینک انعکاس این مطلب در سایت فارس تیتر

 

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۲ ]
    • سیدعلی علوی
    • جمعه ۱۶ آذر ۸۶

    مرکز مدیریت حوزه علمیه استان فارس ساختمان ندارد!

    بسم الله الرحمن الرحیم

    و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

    حضرت آیت الله  ، عالم بزرگوار ، طلبه گرامی و مسئول محترم شهر

     

    قبل از شروع بهتر است بر این نکته تاکید گردد که این مطلب بدون وابستگی به دفتر هیچ یک از علماء یا نهاد خاص تنظیم گردیده است ؛ و این مطلب قبلا هم با مسئولین محترم حوزه علمیه فارس و همچنین با مشاور محترم امور روحانیت استاندار فارس در میان گذاشته شده که عکس العمل قابل توجهی نداشته است.

    نیازی به استفاده از آمار و ارقام نیست چرا که در همه ی شهرهای کشور و حتی شهرهای کوچک ، محیط های آموزشی متعددی وابسته به وزارت علوم و دیگر دانشگاههای غیر انتفاعی وجود دارد .

    پرداختن به علوم مختلف در دوران معاصر رواج زیادی یافته است و این مهم لزوم ایجاد فضاهای آموزشی را چند برابر می کند. علوم دینی که به عنوان علم حقیقی و سرنوشت ساز در زندگی انسان اعم از دنیوی و اخروی  است نیز شاخه ای از این علوم است که متصدی آن حوزه علمیه می باشد .

    نیازی به صغری ، کبری چیدن و اطاله کلام نیست ؛

    مایه ی تاسف است ، حوزه علمیه استان فارس با این همه طلبه ، یک ساختمان مستقل برای خودش ندارد و هر سال باید از اینجا به آنجا نقل مکان کند و از واحد امانتی به آن واحد استیجاری اسباب کشی نماید . جالب است بدانید ، بعضی از واحدهای آن در یک نقطه شهر و قسمت دیگر در نقطه دیگر شهر است به صورتی که یک طلبه برای گرفتن یک امضا و پیگیری یک پرونده باید حدود 6 ، هفت بار بین این دو مکان رفت و آمد کند .

    بعد از اشکال گرفتن و انتقاد از مسئولین محترم حوزه ، ایشان می فرمایند : پول نداریم .

    می گوییم : از آقایان عظام و مسئولین شهر کمک بگیرید ، میگویند : علما که ندارند ، و نمی خواهیم زیر بار دولت برویم و حتی با فلان مسئول شهر هم که صحبت کرده ایم فلان مبلغ ناچیز بیشتر کمک نکرده است .

    در جواب باید گفت : همین الآن چند تن از علمای شهر شیراز در حال ساخت مدرسه ی علمیه با امکانات خوب هستند که اشاره مصداقی ، دور از ادب است .

    و همچنین آیا تسهیل امر طلاب در جامعه ی جمهوری اسلامی اثر نمی گذارد که نهادهای دولتی در خصوص یک ساختمان در مقابل هزاران ساختمان دانشگاهها هزینه کنند ؟

    در ضمن ما از بزرگترهایمان شنیده ایم که به دلیل نبود فضا برای وقف در شهر شیراز در زمانهای قدیم ، به بیرون شهر رفته و از آنجا زمینی را وقف حوزه می کرده اند ؛ با توجه به این مطلب و همچنین بلا استفاده ماندن بسیاری از ساختمان های حوزه های علمیه قدیمی در شیراز که باز هم ذکر مصادیق آن اسائه ادب است ، آیا این انصاف است که بگوییم امکانات نداریم ؟

    شاید بتوان به این نتیجه رسید که نیاز به یک مدیریت و همانگ کننده در وسط این همه امکانات به طور جدی حس می شود ، چرا که در صورت استفاده مطلوب نه تنها مشکل ساختمان مرکز مدیریت بلکه امکان ساخت فضای تحقیقاتی ، پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در شیراز که اثر بسیاری در جو علمی حوزه و همچنین امور مربوط به مبلغین دارد و همچنین کارهای دیگر  نیز فراهم می شود .

    پیشنهاد ما این است که گروهی متشکل از :

    نماینده مرکز مدیریت حوزه علمیه فارس ، نماینده امام جمعه محترم ، نماینده علمای محترم شهر ، نماینده اداره اوقاف ، نماینده سازمان تبلیغات و همچنین نماینده کلیه دستگاههای ذیربط مانند استانداری ، شهرداری و... جمع شوند و این مسائل را بررسی نموده و راه حل عملی پیدا کنند .

     

    آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین

    یه نسل سومی

     

    رونوشت :

    دفتر مقام معظم رهبری

    پایگاه رسمی مرکز خبر حوزه های علمیه

    خبرگزاری رسا

     

    لینک انعکاس این مطلب در سایت فارس تیتر

     

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۴ ]
    • سیدعلی علوی
    • دوشنبه ۲۱ آبان ۸۶

    نسیم روضه شیراز پیک راهت بس

    بسم الله الرحمن الرحیم

    دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس    نسیم روضه شیراز پیک راهت بس 

    دگر ز منزل جانان سفر مکن درویش    که سیر معنوی و کنج خانقاهت بس 

    وگر کمین بگشاید غمی ز گوشه  دل حریم درگه پیر مغان پناهت بس 

    به صدر مصطبه بنشین و ساغر می‌نوش    که این قدر ز جهان کسب مال و جاهت بس 

    زیادتی مطلب کار بر خود آسان کن    صراحی می لعل و بتی چو ماهت بس 

    فلک به مردم نادان دهد زمام مراد    تو اهل فضلی و دانش همین گناهت بس 

    هوای مسکن ملوف و عهد یار قدیم    ز ره روان سفرکرده عذرخواهت بس 

    به منت دگران خو مکن که در دو جهان    رضای ایزد و انعام پادشاهت بس 

    به هیچ ورد دگر نیست حاجت ای حافظ    دعای نیم شب و درس صبحگاهت بس 

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۵ ]
    • سیدعلی علوی
    • شنبه ۵ آبان ۸۶

    تاکی قناری قفس دیگران شدن ؟

    تا کی قناری قفس دیگران شدن ؟
    بیگانه با درون و کس دیگران شدن ؟

    تا چند در هوای رسیدن به نغمه ای
    چو نی طفیلی نفس دیگران شدن ؟

    نفرین به من که ثانیه ای خود نبوده ام
    از بس که داشتم هوس دیگران شدن

    در شهر ما مرام جماعت دوگانگی است
    ساقی بزم خود عسس دیگران شدن

    در مزرع وجود علف های هرزه ایم
    تقدیر تلخمان : هوس دیگران شدن

    مهدی عابدی (مجله سوره ش۲۳ ص ۲۹)

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۸ ]
    • سیدعلی علوی
    • شنبه ۱۴ مهر ۸۶

    مسیح علیه السلام را دریابیم

    بسم الله الرحمن الرحیم

    امروز ظهر کانال تلوزیون را عوض کردم . مبهوت به صحنه هایی کوتاه از یک فیلم که ظاهرا در مورد حضرت مسیح علیه السلام بود خیره شدم .
    با دقت صحنه های کوتاه را دنبال کردم ، مشخص بود تبلیغ است ، برای یک فیلم اما سینمایی بودن یا نبودنش را ... ، ناگهان جرقه ای در ذهنم ایجاد شد ، شادمان فریاد زدم : فیلم مسیح طالب زاده . 
    رفتم ، گشتم و متن گفتگوی سوره را با طالب زاده پیدا کردم .
    به نظر من باید قشر مذهبی همه بروند این فیلم را ببینند این فیلم حتی باید از اخراجی ها هم بیشتر فروش کند .

    بخوانید:

    اگر فیلمم موج ایجاد نکرد برمیگردم و مجموعه تلوزیونی میسازم

    ...
    خود شما الان چه می‌کنید؟ چه فیلمی می‌سازید؟

    الان فیلم مسیح را می‌سازم.

    نسخه نهایی با نسخه‌ای که در جشنواره سال گذشته نمایش داده شد، چقدر فرق می‌کند؟

    چون ما دو روایت درباره مسیح داشتیم، دو روایت متفاوت را به طور کامل فیلم‌برداری کردیم. یک روایت را که تلاطم کمتری داشت، اول مونتاژ کردم و صفحه‌های کلیدی دادگاه عیسی را ندادم. فقط تا شام آخر است و بعد تمام می‌شود. آن نسخه‌ای که برای پذیرش در جشنواره دادیم و در سه قسمت جشنواره پذیرفته شد، تا آخر محاکمه بود. ولی به قطع نگاتیو که رسید، احساس کردم این روایت صحیح نیست، کذب است. اینکه یکی از حواریون صالح عیسی به جای او مصلوب می‌شود، همه آن قصه هم بر اساس همان خط بود. بنابراین روایتی را که برای نمایش آن پرهیز داشتم، رسیدم به آنکه همین روایت صحیح است و همین را کار کردیم و الان مشغول مراحل پایانی‌اش هستیم.

    در این نسخه چه اتفاقی می‌افتد؟

    روایت مشهور است. روایت اول، که همه مفسرین قرآن از جمله علامه طباطبایی و بسیاری از دیگران معتقدند کسی که به حضرت مسیح خیانت کرد، به شکل عیسی درآمد و به صلیب کشیده شد.

    هر دو روایت اسلامی است؟

    بله، هر دو روایت اسلامی است. چهار ـ‌ پنج روایت است که مشهورترین آنها این دو روایت است، هر دو را فیلم‌برداری‌ کرده‌ام. منتها می‌خواستم ببینم آتش انتقاد از کجا می‌آید. مسیحیها ناراحت می‌شوند؟ یهودیها ناراحت می‌شوند؟ چه کسی واکنش نشان می‌دهد. لازم بود تست کنیم و بر اساس نتیجه‌ای که به دست آوردم، سراغ اصل مطلب رفتم.

    پیش‌بینی‌تان درباره استقبال و رویکرد مردم به فیلم «بشارت منجی» که حالا مشغولش هستید، چیست؟ فکر می‌کنید مورد توجه قرار بگیرد؟

    راستش نمی‌دانم. زود است که بخواهم پیش‌بینی کنم. صبر کنید تمام شود، بعد شاید بشود بهتر درباره‌اش حرف زد. مطمئن باشید اگر این فیلم اکران شود و مخاطب نگاه نکند، فیلم بدی ساخته‌ام. زمانی این کار خوب است که اولا‌ً بیرون از مرزهای ما یک دعوا راه بیندازد که بالاخره مسیح پسر خدا هست یا نیست. در این زمینه که ما تقیه‌ای نداریم یا آن‌قدر خوب باشد که بشود در دنیا لااقل درباره بعضی ویژگیهایش حرف زد. اما این هم کافی نیست. چون که ما این فیلم را برای جشنواره نساخته‌ایم. اگر مردم این فیلم را دیدند و در خارج از کشور بازتابی داشت و موجی ایجاد کرد و مسیحیها را به فکر انداخت که دوباره قرآن را بخوانند و بعد توانستم نگاهی را در دنیا تغییر دهم، آن وقت فیلم خوبی ساخته‌ام و فیلم بعدی را هم خواهم ساخت. اما اگر این کار را نکردم، برمی‌گردم و گزارش تلویزیونی تهیه می‌کنم..

    شماره ۲۲ نشریه(مرحوم)سوره صفحه ۱۴

    خاطره تلخ از فیلم اخراجی ها 

    یاد خاطره تلخ از اخراجی ها افتادم . بعد از تعطیلات نوروز ۸۶ رفتم مرکز مدیریت حوزه علمیه اصفهان مستقیم رفتم معاونت فرهنگی .یکی از نیروها به نام  آقای عبداللهی را از قبل یک آشنایی مختصری داشتم .
    شروع کردم رایزنی در مورد اکران فیلم اخراجی ها برای طلاب . او هم با روی خوش ما را تحویل گرفت و پیگیر شد و بعد از چند دقیقه گفت : سینما فرهنگیان که ما باهاش قرارداد داریم همیشه فیلمها رو به خاطر ارزانتر خریدن بعد از سینماهای دیگه میزاره . به همین خاطر طول میکشه اما ما حتما پیگیر خواهیم بود .
    ما هم خوشحال عکسی از آقای عبداللهی گرفتیم و امیدوار رفتیم خبرش رو تنظیم کردیم و دادیم کی از بچه ها با عکس فرستاد خبرگزاری رسا ، اکران فیلم اخراجی تا یکماه دیگر برای طلاب اصفهانی.
    البته این اولین و آخرین خبری اون بیچاره بود که تو رسا درج میشد . چون چند تا خبر دیگه هم گفتم بفرسته دیگه درج نشد که نشد . چرا ؟
    به خاطر این که اصلا فیلم اخراجی ها اکران نشد و بعد ها دیدم یک خبری از معاونت فرهنگی حوزه درج شده ، البته این دفعه مصاحبه با رئیس کل بود احتمال میدم در مورد اخراجی ها هم سوال شده بوده و اونا تکذیب کردن .
    البته من قصد داشتم چاپ خبرش رو ببرم به آقای عبداللهی بدم ولی خب هی امروز و فردا کردیم و آخرش هم ول شد.
    خلاصه این ناشی بازیهای ما باعث شد رفیق بچارمون هم که خودمون تشویقش کرده بودیم کار خبری کنه از کار با رسا نا امید بشه . البت روحش هم از این جریان خبر نداره .

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۳ ]
    • سیدعلی علوی
    • پنجشنبه ۵ مهر ۸۶

    مشکل تاکسی های شیراز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    دست تقدیر اینگونه رقم زد که ما هم مثل مدرسه ای ها اول مهر سر کلاس حاضر شویم . و اولین جلسه درسمان در شیراز کلاس اصول فقه کتاب الموجز باشد .
    شیراز آمدنمان هم قصه دارد او اول انتقالی تا روز ثبت نام . که اگر حسش بود می نویسمش .  
    الحمد لله .

    اما تاکسی های شیراز :

    چند سال پیش بود گمانم از میدان ارتش می خواستم بروم دروازه سعدی پیرمردی هم در تاکسی نشسته بود میگفت : قدیم ها مسافر مسیر را مشخص می کرد اما الان تاکسی مسیر را مشخص می کند .
    قدیم ها مسافر میگفت : تاکسی . بعد تاکسی باید مسافر را تا مقصدش می برد . اما الان مسافر مسیرش را میگوید اگر برای تاکسی صرف داشته باشد و یا به مسیرش بخورد مسافر را سوار میکند و الا فلا.
    این روزها اگر زیر آفتاب داغ ایستاده باشی و تاکسی ها خالی از روبرویت رد شوند و عین خیالشان نباشد که تو مسافری اصلا تعجب نکن . 
    البته این اشکال یکی به فرهنگ سازی در مملکتمان برمیگردد و از طرف دیگر هم به تاکسیرانی.
    فرهنگ سازی در مملکت به این صورت که تاکسی ها روزی رسان را خدا بدانند و به امید یک لقمه چرب و نرم مسافرهای یکی دو کورس را روی زمین نگذارند و همچنین خدمت به خلق را هدف خود قرار دهند که در کنارش روزیشان هم خواهد رسید .که در همین خصوص هم میطلبد خود تاکسیرانی کار فرهنگی کند و بروشور و جزوه و تبلیغات ارائه دهد . 
    اما گیر کار تاکسیرانی کجاست ؟
    تاکسیرانی باید نظارتش را بر تاکسی ها قوی کند . اگر یک تاکسی در یک خط خاص رفت آمد میکند که هیچ و گرنه تاکسی ای که در شهر می چرخد معنی ندارد خودش تصمیم بگیرد چه کسی را سوار کند یا نکند . او باید مسافر را جابجا کند اصلا معنی تاکسی یعنی همین . البته بعضی از تاکسی ها میگویند پول خورد نداریم خب این وظیفه تاکسیرانی است که پول خورد تاکسی ها را تامین کند که مسافرین بیچاره یکی دو کورسی روی زمین نمانند . 
    این قضیه میتواند با اعلان تاکسیرانی مبنی بر این که اگر دیدید یک تاکسی دارد خالی می رود و شما را سوار نمیکند شماره اش را یادداشت کنید تا با او برخورد شود .
    البته ممکن است به بعضی ها اجحاف شود اما باید یک جدیتی نشان داده شود که تاکسی ها حساب کار دستشان بیاید . 
    این کار حتی با ناظر گذاشتن در مسیر ها هم امکان پذیر است . چندی پیش در یکی از شهرهای بزرگ کشور داشتم از یک طرف خیابان به طرف دیگر میرفتم که دیدم یک بنده خدایی که بیسیم دستش بود داشت فریاد میزد  :پراید . پراید . نگاهم را برگرداندم دیدم یک پراید زرد رنگ دارد می رود . به آن یارو که بیسیم دستش بود دقت کردم دیدم ادامه داد: چرا داری خالی میری ؟ چرا اینا رو سوار نمیکنی؟ 
    خلاصه کلام این که مشکل بنزین نیست مشکل بی سامانی تاکسی هاست که باید حل شود . 
    و این جز با همت تاکسی رانی امکان پذیر نیست. 
    البته کار رسانه های گروهی هم بی تاثیر نخواهد بود . 
     

     

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۳ ]
    • سیدعلی علوی
    • يكشنبه ۱ مهر ۸۶

    قم-اصفهان-شیراز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    قم

    ورودی شهر قم ، تواضع شهر را به تو گوشزد می کند ، از همان جاده ای که کنار آن سوهان فروشها ارتزاق میکنند شهر به استقبالت می آید و تو را در آغوش میگیرد ، اصلا احساس غریبی نمیکنی.تو هم میروی در چاله دایره گونه قم ، و به حلقه ی معنویت که نگین آن حضرت معصومه سلام الله علیهاست وارد میشوی.

    اصفهان 

    اما ورودی اصفهان ، آن بزگراهی که شهر را احاطه نموده تکنولوژی را به تو یاد آوری میکند . از همان جا از تو دعوت میکند بروی و چهار باغ و سی و سه پل و میدان امام و پل خواجو را ببینی و لذت ببری . اما سنگین است ، با وقار و به خودش می بالد ،  سینه جلو می اندازد و برای یک بازدید موقت ، یادت نرود موقت! از تو دعوت میکند .

    شیراز

    و اما شیراز ، دروازه قرآنش گوشه ای کز کرده است ، در عوض آرامگاه خواجوی کرمانی که نه! کوهی که آرامگاه در دل آن واقع شده با زرق و برقهای فراوانش تو را به عیش و نوش دعوت میکند ، اصلا نمیگذارد به دروازه قرآن نگاه کنی ، سرت را که برگردانی پارک کوهپایه تو را به آغوش لذت گرایی و رفاه طلبی می خواند و آن طرف تر اصلا از میدان طاووس اثری باقی نمانده است .

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۴ ]
    • سیدعلی علوی
    • جمعه ۲۳ شهریور ۸۶

    اعتیاد

    بسم الله الرحمن الرحم

    ما عادت داریم تا چیزی سرمان نیاید به آن فکر نمی کنیم .

    الان هم شاید من درد داشته باشم و به خاطر همین این مطلب را بزنم . اما لازم می بینم حرفم را بزنم هر چند گوش شنوایی نباشد .

    اعتیاد اصلا هم معضل نیست یک برکت است برای این که جوانان این مملکت به خصوص پایین شهریها که به نظر می رسد پول هم خیلی ندارند برای سرگرمیهایشان دور هم جمع می شوند و با هم شروع می کنند از بنگ تا هروئین . جالب اینجاست که به قول خودشان با هم پایه می شوند و با هم مثلا از بنگ میروند تریاک و بعد میروند سراغ هشیش .

    این که میگویند مسئول باید در میان مردم باشد همین است . مثلا اگر یک افسر نیروی انتظامی برادر کوچکترش یا پسرش معتاد باشد به نظر شما مبارزه اش با مواد مخدر چگونه می شود ؟

    اما امکانات و پیشگیری از اعتیاد.

    اولین استخری که در شیراز ساخته شد به نظرم می رسد استخر کوثر بود این استخر آن موقع ها که اصلا اواخر شهر بود و الان هم به آن قسمت میگویند بالای شهر .

    تقریبا متمولترین افراد شهر در آنجا زندگی میکنند .

    حال بیاییم پایین شهر از چهارراه زندان برویم به سمت عادل آباد و از همین چهارراه برویم به سمت پل غدیر و بعد هم میدان روح الله یا همان فلکه ی گل سرخ خودمان .

    چند مجموعه ورزشی درست و حسابی وجود دارد ؟

    به این می گویند عدالت در یک مملکت اسلامی .

    بیایید با هم برویم در خیابانهای فرهنگ و کوچه پس کوچه هایشان ببینیم جایی چاله چوله پیدا میکنیم؟

    و بعد بیایید با هم برویم محله سهل آباد بگردیم ببینیم جایی صاف پیدا میکنیم ؟

    اگر بخواهیم عادلانه فکر کنیم باید شهرداری از آنها بگیرد برای اینها خرج کند اما به عکس است آن متمول به خاطر رابطه داشتن با چند رابطه و رشوه کارش را حتی زیر قیمت اصلی راه می اندازد آن وقت شهرداردی می آید به این بیچاره پایین شهری میگوید باید پول بدهید تا کوچه هایتان را آسفالت کنم .

    اگر دنبال خدمت باشیم خودمان اعتبارش را هم جور میکنیم و می رویم با زور و ضرب و امکانات کم کار مردم را راه می اندازیم اما اگر نه ... .

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • سیدعلی علوی
    • دوشنبه ۱۲ شهریور ۸۶

    چگونه مسکن گران می شود؟

    بسم الله الرحمن الرحیم

    آقا پس کی ما ظهور میکنیم ؟

    آقا پس کی ما تکانی به خودمان می دهیم ؟

    آقا پس کی ما از خواب غفلت بیدار شده و نفس را شناخته و قدم در راه رسیدن به تو میگذاریم ؟

    آقا قرار نیست تو ظهور کنی ...

    این ما هستیم که باید ظهور کنیم .

    پس به جای این که بگویم پس کی می آیی باید بگویم پس کی می آیم ؟

    اما آمدن من بسته به کمک توست ،

    تو که واسطه فیض بین زمین و آسمانی .تو که یک غمزه چشمت دل عالم ببرد!

    آقا نگاهی کن تا تمام پستی و بلندیها را پشت سر گذارده در رکاب تو فدا شوم .

     

    چگونه مسکن گران می شود ؟

    امروز حسین (داداش بزرگتر- مسئول مالی یک مرکز توزیع کاشی در شیراز) میگفت : کارخانه کاشی فلان گفته 3 درصد باید بیشتر بدهید ، چون مالیات است . من هم گفتم باشه ، اشکالی نداره ، ما هم سه درصد می کشیم روی قیمت .

    بعد پیمانکار سه درصد میکشد روی قیمت ، بعد فروشنده سه درصد می کشد روی قیمت و بعد مشتری باید با سه درصد بیشتر بخرد.

    حال کاشی را برداریم جایش سیمان ، خاک ، آجر و ... بگذاریم.

     

     

    یانگوم

    دیشب ، حرف قشنگی در مورد یانگوم شنیدم ، میگفت : همان موقعی که این یانگوم در قصر به دنبال رسیدن به مراتب بالاتر دربار بود ، مردم عادی در کره داشتند  از گرسنگی می مردند.

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۱ ]
    • سیدعلی علوی
    • چهارشنبه ۷ شهریور ۸۶

    اسباب کشی

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام علیکم

    به علت بد بودن ادیتور پارسی بلاگ آمدم اینجا . اگر خوب بود که فبها و گرنه بر میگردم به همون خراب شده اولی :

    http://nasl3vomi.parsiblog.com

     

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • سیدعلی علوی
    • سه شنبه ۶ شهریور ۸۶
    نسل سومی بودن توضیح نمیخواهد .انقلابی را که یاران خمینی نسل اول آن بودند و رزمنده های جبهه و جنگ نسل دوم آن ، خدایش رحمت کند؛ چون ما نسل سوم آن هستیم .
    بخواهم یا نخواهم نسل سومم ، بپذیرم یا نپذیرم نسل سومی ام . ولی من میخواهم و از خدا میخواهم که او هم بخواهد نسل سومی باشم و بمانم .
    سید علی علوی ، طلبه حوزه علمیه قم
    آرشیو مطالب